آخرین مطالب پیوندهای روزانه
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان عاشقانه های من من اگر پیامبر بودم معجزه ام خنداندن کودکان خیابانی بود....
من زانوهایم را به آغوش کشیده بودم وقتی ... تو برای آغوش دیگری زانو زده بودی . . . نظرات شما عزیزان: محمد
ساعت2:12---8 مهر 1391
این قدر غمگین ننویس پسر
شکوه شوکت
ساعت4:30---7 مهر 1391
بعضیها غم و غصه و دردسر تحویل می گیرن و لبخند تحویل می دن . قدر این آدم هارو بدون
اتابک
ساعت3:30---7 مهر 1391
به روزها دل نبند . روزها به فصل که می رسند رنگ عوض می کنند
جمعه 7 مهر 1391برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : مهدی افشارزاده
|